
پدیده گرمایش زمین زندگی نسل بعد را به ویژه در جهان سوم تهدید میکند
![]() |
زمین ما در چند قدمی بحرانی قرار دارد که میتواند پیامدهایی در حد یک عصر یخبندان دیگر داشته باشد. اگر در عصر یخبندان این دایناسورها بودند که از میان رفتند، این بار بحران انسانها را هدف گرفته است. بحرانی که از آن به تغییرات آب و هوایی کره زمین تعبیر میشود. تغییرات آب و هوایی به زبان ساده عبارت است از ناپایدار شدن اقلیمهای مختلف کره زمین تحت تاثیر تولید و انتشار گازهای گلخانهای.
این بحران که اکنون نشانههای اولیه آن بروز کرده است تا آن اندازه جدی و خطرناک است که میتوان گفت در سال 86 بیشترین کنفرانسهای جهانی به بررسی ابعاد و پیامدهای این پدیده و راه کارهای مقابله با آن اختصاص یافت. سازمان ملل کنفرانسی 14 روزه را در جزیره بالی اندونزی برای گفتوگوی کشورها در این زمینه برپا کرد و بزرگترین جایزه جهان یعنی جایزه صلح نوبل به یک فعال محیط زیست اختصاص یافت. ال گور معاون رییس جمهوری سابق ایالات متحدهاین جایزه را به پاس تلاشهایش برای آگاه سازی مردم در مورد اثرات تغییرات آب و هوایی دریافت کرد.
تخمین زده میشود که تغییرات آب و هوایی از 200 سال پیش با روی آوردن بشر به سمت استفاده از سوختهای فسیلی آغاز شده باشد. این روند در یکصد سال اخیر با شدت گرفتن مصرف این سوختها و تولید کربن سرعت بیشتری گرفته است. آنچه از آن به گازهای گلخانهای تعبیر میکنیم ترکیبی از بخار آب، گاز کربنیک، گاز متان و دی اکسید نیتروژن است که هر چه میزان گاز کربنیک و گاز متان آن بیشتر باشد خاصیت تخریبی بیشتری برجای میگذارد. انتشار این گازها باعث میشود تا پدیدهای به نام اثر گلخانهای در جو زمین ایجاد شود. اثر گلخانهای در حد نرمال خود نه تنها پدیدهای مخرب نیست بلکه برای ادامه حیات در کره زمین ضروری نیز هست. در صورت نبود اثر گلخانهای تمامی انرژی خورشید به فضا برگشت داده میشد و زمین همواره در دمای زیر صفر در بسیاری از نقاط به سر می برد که زندگی و رویش گیاهان سبز را غیر ممکن میکرد. تولید گازهای گلخانهای تنها مختص کارخانه ها و یا فعالیتهای بزرگ صنعتی نیست بلکه همه ما هر روز در حال تولید گازهای گلخانهای هستیم. استفاده از بخاری و کولرهای گازی، رانندگی، روشن کردن یک لامپ برقی، درست کردن یک وعده غذا و حتی نفس کشیدن، همه و همه در کنار دهها فعالیت روزمره دیگر زندگی در تولید گازهای گلخانهای نقش دارند. بسیاری از فعالیتهای دیگر ما نیز غیر مستقیم در تولید گازهای گلخانهای نقش دارند. هر کجا که برای تولید انرژی برق از سوزاندن گاز یا زغال سنگ سود میبریم در حال تولید گازهای گلخانهای هستیم. میزان تولید این گازها اکنون به حد بحران رسیده است. اگر مقیاس سازمان ملل را برای حد نرمال 270 واحد در نظر بگیریم اکنون غلظت گازهای گلخانهای در جو زمین به عدد 360 واحد رسیده است.
پدیده اثر گلخانهای به طور مستقیم موجب افزایش گرمای کره زمین میشود که به آن پدیده زمین گرمایی میگویند. گرمای زمین در اثر تولید گازهای گلخانهای در طول قرن بیستم نیم درجه سانتی گراد افزایش یافته است. اما این روند در طول قرن بیست و یکم با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. برآورد میشود که دمای زمین در این قرن بر اثر پدیده زمین گرمایی تا چهار و نیم درجه افزایش پیدا کند. برای آنکه عمق این فاجعه زیست محیطی بیشتر مشخص شود باید گفت این میزان گرم شدن از تمام 10هزار سال قبل خود بیشتر خواهد بود. در حاشیه اجلاس بالی یک مدل کامپیوتری توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این مدل نشان میداد که پدیده زمین گرمایی در این وسعت چگونه باعث ذوب شدن کوههای یخی میشود که میلیونها سال است در قطب جنوب و شمال تشکیل شده اند. افزوده شدن این میزان آب در کنار انبساط آب اقیانوسها باعث میشود تا سطح آب اقیانوسها بالا بیاید. در مورد میزان بالا آمدن آب اقیانوسها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. گروهی از دانشمندان این افزایش سطح را در حد یک متر برآورد میکنند و گروهی دیگر آن را تا 6 متر نسبت به مقدار کنونی ارزیابی کردهاند. افزایش شش متری آب اقیانوسهای میتواند بندر یوکوهاما در ژاپن و بخشهای زیادی از بندر نیویورک را به زیر آب بفرستد. این جدای از هزاران جزیره پراکنده در اقیانوسهاست که به طور حتم به زیر آب خواهند رفت.
پدیده گرمایش زمین در اواخر دهه 60 میلادی از سوی دانشمندان شناسایی شد. اما از ابتدای ده 70 میلادی بود که دمای هوای کره زمین رو به کاهش گذاشت. این اتفاق تا سالها دانشمندان را فریب داد. سرد شدن هوا باعث شد که دانشمندان به جای نگرانی از گرن شدن زمین از آغاز یک عصر سرمای جدید خبر دهند. بعدها مشخص شد کهاین چرخش لکههای خورشیدی بوده که کاهش دمای هوا را از پی داشته است. این اشتباه علمی سبب شد که به فکر چاره افتادن برای مقابله با پدیده زمین گرمایی بیش از دو دهه به تاخیر افتد. اما عملا از سالهای ابتداییهزاره سوم این موضوع به یک دغدغه جهانی تبدیل نشد و اکنون که این وضعیت به وجود آمده است، هنوز گامی عملی برای کاهش تولید و انتشار گازهای گلخانهای برداشته نشده است.
یکی از اثرات تغییرات آب و هوایی ناپایدار شدن وضعیت هوا در کره زمین است که پیش بینی آب و هوا را دشوار و حتی غیر ممکن میکند. این مساله موجب خواهد شد که بشر الگوی انجام بسیاری از فعالیتها را که نیازمند اطلاع از وضعیت دقیق آب و هوا دارند را از دست بدهد. پدیده تغییرات آب و هوایی اثر مستقیم روی فعالیتهای کشاورزی خواهد گذاشت. توفان و یخبندان بی سابقهای که امسال چین را درنوردید و میلیونها هکتار از مزارع آن را ویران کرد تنها بخشی از اثرات تغییرات اقلیم است. ویرانی مزارع کشاورزی درنهایت غذای گران را برای بشر به همراه دارد. فائو در گزارش پایانی سال 2007 خود به نوعی پایان عصر غذای ارزان را اعلام کرد. بر هم خوردن ترکیب آب اقیانوسها یکی دیگر از پیامدهای پدیده تغییرات آب و هوایی است. گلف استریم که یک جریان آب تحت السطحی در اقیانوس آتلانتیک شمالی است و عامل اصلی آب و هوای معتدل قاره اروپا به حساب میآید تحت تاثیر اختلاف دانسیته آب شور و آب شیرین و همچنین جریان نیرومندی از آبهای گرم ایجاد میشود. آب شدن کوههای یخ میلیاردها متر مکعب آب سرد و شیرین را به اقیانوس اطلس سرازیر خواهد کرد. این حجم از آب میتواند دانسیته آب شیرین را به میزان چشمگیری افزایش داده و باعث بر هم خوردن جریان گلف استریم شود. آنگاه ممکن است دیگر اروپا قاره سبزی که امروز می شناسیم، نباشد.
ایالات متحده، استرالیا، آلمان، چین و هند بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان به حساب میآیند. ایالات متحده روزانه 25درصد گازهای گلخانهای جهان را تولید و در جو رها میکند. چین و هند نیز روی هم 17 درصد تولید گازهای گلخانهای را در اختیار دارند. به اعتقاد برخی دانشمندان اکنون دیگر برای جلوگیری از تغییرات آب و هوایی دیر شده است و این پدیده سرنوشت محتوم بشر در یکصد سال آینده خواهد بود. در این شرایط است که باید به فکر سازگار کردن زندگی و فعالیتها با این پدیده و تجهیز جوامع بشری برای مقابله با اثرات این پدیده بود. اگر کشورهای توسعه یافته عاملان بروز این پدیده هستند، کشورهای درحال توسعه را میتوان قربانیان اصلی آن نامید. افزایش گازهای گلخانهای بیشترین تاثیر مخرب خود را روی اقتصادهای در حال توسعه و توسعه نیافته بر جای میگذارد. در این کشورها کشاورزی منبع درآمد 30 تا 50درصد از مردم است در حالیکه این مردم هیچ تصوری در مورد تاثیر این تغییرات جوی روی فرایند تولید محصولات کشاورزی خود و تغییر روند تولید نسبت به پنجاه یا صد سال گذشته، ندارند. همین مساله سبب میشود تا آسیب پذیری مردم این کشورها بیشتر از مردم کشورهای پیشرفته آمریکایی و اروپایی باشد. این تاثیر اقتصادی در کنار تاثیر مخرب افزایش گازهای گلخانهای روی سلامت و بروز انواع بیماریهای انگلی در مردم جهان است. در سالهای اخیر کشورهای در حال توسعه جهان با سرعت بالایی رشد کردند و در مسیر توسعه گام نهادند و همین مساله از وابستگی اقتصاد آنها به کشاورزی و آسیب پذیری در برابر تغییرات جوی کاسته است. بدون شک اگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در آن کشورها در چهل سال آینده مشابه چهل سال گذشته باشد این وابستگی و آسیب پذیری بازهم کمتر میشود. با این وجود مبارزه با گازهای گلخانهای از توان این کشورها خارج است. آداپته کردن صنایع، نیازمند میلیاردها دلار بودجه اضافی است در حالیکه بسیاری از کشورهای درحال توسعه به ویژه در آفریقا در بودجههای عمومی خود نیز درماندهاند.
