دکتر حسین آخانی :
وقتی به کشورهای غربی سفر میکنی، در اثر تبلیغات سوء رسانهها مردم تصور غلطی در مورد ما ایرانیان دارند. آنها فکر میکنند که مردم ایران به شدت با غرب و مردم آن مخالفند. بسیاری از آنها حتی از مسافرت به ایران وحشت دارند. ولی وقتی به ایران سفر میکنند، چهرهای کاملا متفاوت میبینند، مردمیمیهماننواز و به شدت خارجی دوست، مردمیکه حاضرند تمام حقوق ماهیانه را خرج کنند تا سفره رنگینی برای میهمانان خارجی ترتیب دهند.
این نحوه برخورد با خارجیان به قدری افراطگونه است که اغلب کسانی که من میشناسم در سالهای اخیر به ایران سفر کردهاند دوست دارند هر سال به ایران بیایند. کم نیستند خارجیانی که به ایران میآیند و در سایه همین همراهی و همکاری ما ایرانیان ذخایر ژنتیکی و آثار باستانی ما را بدون هیچ مشکلی از کشور خارج میکنند.
متاسفانه این میهماننوازی افراطی به شکل دیگری گریبانگیر منابع طبیعی کشور و بهخصوص گیاهان وارداتی شده است. چند وقت پیش به مناسبت هفته منابع طبیعی تقریبا همه مقامات تراز اول کشور با آبپاشی در یک دست و نهالی در دست دیگر با کاشت گیاهانی که اغلب با سرزمین ایران بیگانهاند میزان علاقهمندی خود را به درختکاری به نمایش گذاردند. البته در کنار این حرکتهای نمادین شبانه نیز تعداد زیادی از درختانی که روزی اسلاف این درخت دوستان، بر زمین ایران غرس کرده بودند را قطع میکنند و یا دستور شمارش دهها هزار درخت را صادر میکنند تا در آخرین باقیماندههای جنگلهای دوران سوم زمینشناسی قطع شوند، تا شاید سال دیگر در همین روزها نهالهایی از درختانی که کمتر کسی به بیگانه بودن آنها شک میکند در ویرانهای که به نام جادهسازی در گلستان ایران زمین ایجاد شده است کاشته شود!
همین چند وقت پیش بود آقای اینانلو - که یکی از برنامهسازان ماهر و به حق از عاشقان طبیعت این مرز و بوم است - در یکی از برنامههای تلویزیونی سخن نادرستی را از قول یکی از همکاران دانشگاهی مطرح کردند که تعداد گیاهان ایران معادل قاره اروپاست: (البته به این شرط که عدد 7300 را معادل 12500 فرض کنیم)! هرچند که در اهمیت کیفی ذخایر ژنتیکی کشور تردیدی نیست ولی طرح ادعاهای نادرست ژورنالیستی این ذهنیت را در بیننده ایجاد میکند که ایران از نظر ذخایر ژنتیکی بسیار غنی است و مدیرانی که بسیار مقطعی فکر میکنند اشکالی نمیبینند بخشی از این ذخایر قربانی پروژههای توسعهای شود. بارها مسوولان منجمله آخرین آن رئیس یا معاون سازمان جنگلها و مراتع مدعی شدهاند که ایران از نظر ذخایر ژنتیکی رتبه پنجم را در جهان دارد. اما این سوال مطرح است که راستی کشوری که از نظر ذخایر ژنتیکی و تعداد گونههای گیاهی تا این حد بیهمتاست، چرا این بزرگواران در این روزها حاضر نیستند یکی از همین چندین هزار گونه باارزش گیاهی کشور را در هفته منابع طبیعی بر زمین خودی بکارند؟ آیا هیچوقت این عزیزان به فکرشان خطور کرده است که کاج (Pinus eldarica)، سرو نقرهای (Cupressus arizonica)، اقاقیا (Robinia pseudoacacia)، آتریپلکس (Atriplex canescens)،کهور پاکستانی آمریکایی (Prosopis juliflora) و اکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis) از سرزمینهایی آمدهاند که نه آب و هوای آنها با ما یکی است و نه رشد چنین گیاهانی نشانی از توانمندی برنامههای جنگلکاری دارد. عجیب آن است که عشق به کاشت اینگونهها به حدی شدید است که حاضرند درست در مرکز مناطقی که قانونا به نام پارک ملی ثبت شدهاند، توسط همین گیاهان وارداتی اشغال شوند. نمونه آن کاشت گیاهان وارداتی در عمق پارک ملی سرخه حصار توسط شهرداری است و یا کاشت آتریپلکس در جنوب پارک ملی گلستان که سالها پیش صورت گرفته و یا اجرای پروژههای وسیع کشت گونههای وارداتی در منطقه حفاظت شده جهان نما در استان گلستان است.
تاثیرات مخرب سوزنی برگان
بحث در مورد جنگلکاری و نقد علمیپروژههای احیای مراتع در این مقاله نمیگنجد اما لازم است در این نوشتار از نظر علمیفقط به جنبههای منفی پروژههای گسترش سوزنی برگان اشاره شود. انتظار میرود که مدیران و کارشناسان سازمانهای مسوول مانند سازمان جنگلها و مراتع، سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداری پاسخی درخور به این انتقادات بدهند.
1- از 7300 گونه گیاهی ایران فقط 6 گونه سوزنی برگ وجود دارد که جزو فلور طبیعی ایران هستند که عبارتند از: زربین یا سرو (Cupressus sempervirens) چهار گونه از جنس ارس (Juniperus spp. ) و سرخدار (Taxus baccata) .زربین یا سرو گیاهی است که با آب و هوای مدیترانهای سازگار است و از دیرباز در ایران کاشته میشده است. ارس از گیاهان کوهستانی است که اغلب در مناطق مرتفع البرز و کوههای خراسان و کپه داغ و بهطور پراکنده در زاگرس دیده میشود. سرخدار نیز از گیاهان در حال انقراض ایران است که رویشگاه طبیعی آن جنگلهای اطراف گرگان و یک جمعیت آن نیز در پارک ملی گلستان وجود دارد. کاج که تقریبا در تمامینقاط ایران کاشته میشود گیاهی خارجی است و تقریبا از اجزای اصلی پروژههای احداث کمربند سبز در تهران و سایر شهرهای ایران است. اینگونه احتمالا از قفقاز به ایران آورده شده است. تمامیگونههای سوزنی برگ دیگری که در ایران کاشته میشوند نیز منشا خارجی دارند مانند سرو نقرهای که از آمریکا به ایران آورده شده است.
2- کاشت سوزنی برگان را میتوان نوعی تهاجم به طبیعت ایران قلمداد کرد که اتفاقا 335 دهه پیش آمریکاییها جهت اهداف اقتصادی در بسیاری کشورها منجمله ایران و برزیل فرهنگ آن را گسترش دادند. دلیل این کار نیز آن است که این گیاهان عمدتا از رشد سریعی برخوردارند و قادر به رشد در خاکهای فقیر هستند. در ضمن چون بخش عمده بیوماس آنها در تنه ذخیره میشود برای صاحبان شرکتهای تولید چوب به صرفه است.
3-با گسترش دانش بشری و پی بردن به اشتباهات گذشته نه تنها کشت اینگونهها توصیه نمیشود بلکه تقریبا تمامیکشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیدهاند که خسارت کاشت گونههای سوزنی برگ به مراتب بیشتر از سود آنهاست. بر اساس آخرین یافتههای علمی که در کتاب اکولوژی گیاهی
(Schulze et al. (2005 آورده شده است میتوان به ضررهای زیر اشاره کرد:
- الف- تعادل دمایی: ریزش فصلی برگها در درختان برگریز باعث میشود که در زمستان و بهار تبادلات انرژی در سطح خاک و در تابستان در اشکوب بالایی درختان صورت میگیرد. در ابتدای بهار که هنوز درختان برگ ندارند، دمای خاک و بقایای گیاهی سطح خاک به سرعت افزایش مییابد. در نتیجه گرم شدن زمین پوشش گیاهی کف جنگل نیز فعال میشود. لذا بسیاری از گیاهان علفی و به خصوص ژئوفیتهای بهاری رشد میکنند. رشد این گیاهان هم باعث افزایش تنوع زیستی میشود و هم ذخیرهسازی مواد غذایی در اکوسیستم را افزایش میدهد. جالب آن است که گیاهان علفی زمانی از نیترات خاک استفاده میکنند که ریشه درختان هنوز فعال نیست ولی سوزنی برگها به دلیل پوشش دائمیبرگها از نفوذ نور خورشید به سطح زمین جلوگیری میکنند. فقدان نور مانع از تشکیل و رشد جامعه گیاهی در بستر میشود. خاک سرد نیز مانع از تجزیه بقایای گیاهی میگردد.
- ب: تعادل آبی: سطح کل برگها و شاخههای سوزنی برگها از پهن برگها بیشتر است. ولی میزان تعرق در سوزنی برگها و پهنبرگها تقریبا برابر است که علت آن کمتر بودن تبادلات روزنهای سوزنی برگان است. در نتیجه درختان سوزنی برگ مقدار آب بیشتری را روی شاخ و برگ خود نگه داشته و مجددا در اثر تبخیر از دست میدهند (نگاه شود به شکل.) طبق مطالعات انجام شده سوزنی برگان در مقایسه پهن برگان از رسیدن بیش از 20 درصد حجم باران به سطح خاک جلوگیری میکنند. این مقدار در کشور ایران که آب و هوای گرم وخشک دارد به مراتب بیشتر است و باعث جلوگیری از ذخیرهسازی آب میشود. به همین دلیل جهت تقویت منابع آبهای زیرزمینی در کشورهای اروپایی سعی در کاهش جنگلهای سوزنی برگ و جایگزین کردن آنها با پهن برگها مینمایند.
- ج: تعادل مواد غذایی: در میزان استفاده از نیترات خاک تفاوت فاحشی بین سوزنیبرگان و پهن برگان وجود دارد. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در سوزنی برگان به مراتب کمتر از پهن برگان است. این گیاهان عمدتا ازت را به شکل آمونیوم جذب میکنند. لذا نیترات خاک در جنگل سوزنی برگ شسته شده و باعث افزایش اسیدیته خاک میشود. درختان پهن برگ به دلیل غنای پوشش کف، مقدار نیترات بیشتری جذب میکنند و لذا از شستوشوی نیترات خاک جلوگیری میشود. از آنجایی که بخش عمده فلور ایران را گیاهان قلیاییپسند تشکیل میدهند، افزایش اسیدیته خاک مانع از رشد بسیاری از گیاهان میشود.
- د- تشکیل هوموس: در زیر درختان سوزنیبرگ هوموس خام (تجزیه نشده) انباشته میشود. ولی هوموس زیر درختان پهن برگ بیشتر قلیایی بوده و از مواد غذایی غنی است. موجودات تجزیهکننده هوموس در زیر درختان پهن برگ بسیار غنی و فعال هستند. وجود رزین و سایر متابولیتهای ثانویه مانع از تجزیه هوموس در خاک سوزنی برگان میشود. ظرفیت تبادل کاتیونی در حین تجزیه برگهای پهن برگان نسبت به سوزنی برگان بالاست. لذا تشکیل هوموس در زیر درختان پهن برگ سریعتر و بهتر انجام میشود. بهطور طبیعی سوزنی برگان در خاکهایی که از نظر غذایی فقیر و اسیدیترند رشد میکنند.
4- با توجه به توضیحات ذکر شده مشخص است که کاشت سوزنی برگان و به خصوص گونههایی که قبلا اهلی شدهاند کاری آسان و بیدردسر است، چون این گیاهان در خاکهای فقیر امکان رقابت بیشتری نسبت به سایر گیاهان دارند. از طرفی خود باعث فقر بیشتر خاک و کاهش شدید تنوع زیستی میشوند. از بین رفتن گونههای بومی یکی از اثرات منفی کاشت این درختان است. حدود 25 درصد گونههای گیاهی ایران بومیو منحصرا در محدوده جغرافیایی ایران رشد میکنند. بسیاری از گیاهان بومیدارای جمعیتهای کوچکی هستند و در جاهایی رشد میکنند که امروزه به مناطق شهری و کشاورزی تبدیل شدهاند. معمولا بسیاری از این گیاهان میزبان لاروهای حشرات بوده و یا بهطور همزیست با قارچها زندگی میکنند. کاشت سوزنی برگان (و البته هر گیاه وارداتی دیگر) به راحتی میتواند شانس بقا و زندگی این حشرات و قارچها را گرفته و در چرخههای اکولوژیکی اخلال ایجاد میکنند.
5- تفاوت عمده بیولوژیکی درختان سوزنی برگ با گیاهان پهن برگ و به خصوص گیاهان بوتهای و علفی در نوع گردهافشانی آنهاست. سوزنی برگان توسط باد گردهافشانی میکنند ولی گیاهان علفی و درختچهای عمدتا توسط حشرات گردهافشانی میشوند. با جایگزین شدن سوزنی برگان در جامعه گیاهی غنای فون نیز کاهش مییابد. از طرفی با تخریبهای صورت گرفته در خاک و آبیاری مصنوعی، علفهای هرز و مهاجم و به خصوص گونههای خارجی، اطراف درختان سوزنی برگ را پر میکند که خود تهدیدی برای بقای سایر گیاهان خودروی منطقه میشود.
نتیجه آنکه، آنچه امروز به نام ایجاد جنگلکاری با سوزنی برگان انجام میگیرد بیشتر به جنگلخواری شبیه است تا جنگلکاری. چون هم باعث تخریب جنگل و مراتع طبیعی میشود و هم سودهای سرشاری را نصیب پیمانکاران و مشاوران این پروژهها میکند. انتظار میرود مسوولان محترم سازمانهای مسوول توجه بیشتری به ذخایر ژنتیکی بومی این کشور مبذول دارند. فلور ایران دارای صدها گونه گیاهی مفید و زیباست که اگر کمی دانش و درایت به کار گرفته شود به راحتی میتوان با صرف هزینههای ناچیز با حفاظت از مناطق طبیعی شهری و یا استفاده از گونههای بومی در مناطق تخریب شده از تهاجم گونههای بیگانه به طبیعت ایران جلوگیری کرد. البته یک شرط دارد و آن افزایش دانش مدیران و کارشناسان مسوول و اختصاص بودجههای پروژههای جنگلکاری به حفاظت از طبیعت است. اگر هم حاضر نیستند برای حفاظت هزینه کنند، دست از تخریب طبیعت بردارند که ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!
منبع: وب سایت روزنامه اعتماد ملی
نویسنده : محمدرضا عابدی » ساعت 6:2 عصر روز شنبه 90 خرداد 28

نگاهی به ساز و کار توسعه پاک برای احیای جنگلها و مبارزه با گرمشدن زمین
جنگلکاری، منبع درآمد جدید کشورها
همیشه از حماقت پینوکیو ناراحت میشدیم. چون گربه نره و روباه مکار او را گول میزدند و از او میخواستند تا درخت پول بکارد. پینوکیوی سادهلوح هم سکههای پدر ژپتو را برمیداشت و در زمین میکاشت. از نمک هم برای کود استفاده میکرد.
اما او خبر نداشت که دوستان شیادش شبانه پولهای او را از زیر خاک برمیدارند و هیچ وقت درخت پول نمیروید. اما امروزه کاشتن درخت و رسیدن به ثروت دیگر افسانه نیست. حالا دیگر بسیاری از کشورها درخت میکارند و از این راه درآمد زیادی را کسب میکنند. این راه و روش را پروتکل کیوتو راهاندازی کرده است. در سال 1990 سران کشورهای جهان در شهر کیوتو ژاپن دور هم جمع شدند تا برای جلوگیری از گرمشدن زمین، اقدامی انجام دهند. انگشت اتهام به سوی یکی از فراوانترین عناصر موجود در جهان دراز بود. کربن و ترکیب گازی آن، دیاکسید کربن مهمترین متهم در روند گرمشدن زمین شناخته شد و سران کشورها تصمیم گرفتند میزان دیاکسید کربن در جو زمین و همچنین میزان انتشار آن را کاهش دهند. نتیجه این نشست پیماننامهای به نام «کیوتو» بود و طبق آن کشورهای جهان موظف شدند برای کاهش دیاکسید کربن اقدام کنند. در این پیماننامه، سهم هر کشور از صنعت و انتشار دیاکسید کربن مشخص شد و کشورهایی که سهم زیادی از انتشار دیاکسید کربن در جهان داشتند، موظف شدند اعتباراتی را برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در نظر بگیرند. این اعتبارات در کشورهای فقیر و در حال توسعه برای پایهریزی طرحهایی چون به کارگیری انرژیهای نو و پاک مورد استفاده قرار میگیرند. ساز و کاری که از آن برای کاهش انتشار دیاکسید کربن استفاده میشود CDM نام دارد. CDM مخفف کلماتClean Development Mechanism به معنای «ساز و کار توسعه پاک» است. در CDM پروژههایی تعریف میشود که به کاهش دیاکسید کربن در جهان کمک کند و از آنجایی که جنگلهای جهان سهم زیادی در جذب دیاکسید کربن دارند، احیای جنگلهای از بینرفته (Reforestation) و ایجاد جنگلهای جدید (Afforestation) بخش ویژهای از پروژههای CDM را به خود اختصاص میدهند. درختان در فرآیند فتوسنتز، دیاکسید کربن را از هوا میگیرند و با جذب کربن، اکسیژن باقیمانده را دوباره به هوا باز میگردانند. کربن جذبشده در بافتهای گیاه نظیر چوب و برگ ذخیره میشود. در فصل خزان، برگها پس از خشک شدن روی زمین میافتند و تجزیه میشوند و «ترسیب کربن» در خاک اتفاق میافتد. مهندس حامد بهشتی که مدرک کارشناسی ارشد علوم محیط زیست و انرژیهای نو از دانشگاه بیروت دارد درباره ساز و کار CDM میگوید: «پیماننامه کیوتو، ساز و کاری را دارد که کشورها میتوانند با جنگلکاری و احیای جنگلها میزان ترسیب کربن از طریق جنگلهای ایجادشده را محاسبه کنند و در قبال آن از صندوق کیوتو درآمد داشته باشند.»
او میگوید: «CDM در حال حاضر یکی از بازارهای فعال جهانی است و معمولا رابطه مستقیمی با پول نفت دارد. زمانی که در سال گذشته، قیمت هر بشکه نفت افزایش بسیار زیادی داشت، قیمت هر واحد ترسیب کربن بسیار بالا رفت و برخی از کشورها سعی کردند روی آن سرمایهگذاری کنند.» کشورهای در حال توسعه میتوانند با جنگلکاری و احیای جنگل از طریق صندوق پیماننامه کیوتو درآمد داشته باشند. این درآمد از محل اعتباراتی تامین میشود که کشورهای توسعهیافته و صنعتی به دلیل انتشار میزان زیاد دی اکسید کربن میپردازند. به زبان دیگر کشورهای توسعهیافته به دلیل فعالیتهای صنعتی خود دیاکسید کربن زیادی را در جو زمین منتشر کردهاند اما قادر نیستند با کاشت درخت، این میزان را کاهش دهند. به این ترتیب آنها هزینه کاشت و نگهداری جنگلها را به صندوق میپردازند و کشورهای در حال توسعه و فقیر میتوانند با جنگلکاری و احیای جنگلها از این اعتبارات استفاده کنند. بنابراین اینگونه اعتبارات به عنوان درآمدی جدید برای کشورها مطرح هستند. در سال 2001 در شهر بن آلمان، طرحهای احیا و ایجاد جنگلها مورد بررسی قرار گرفت و کشور چین برای این کار اولین قدمها را برداشت. چینیها اطراف شهر پکن جنگلی دستکاشت ایجاد کردند که به کمربند سبز پکن معروف شد. این جنگل حاشیهای، اولین پروژه CDM در جهان برای جنگلکاری محسوب میشود. بهشتی میگوید: «علاوه بر کاشت جنگل، مدیریت پایدار جنگلهای کاشتهشده نیز باید در طرحهای CDM در نظر گرفته شود. مدیریت پایدار جنگل یکی از کلیدیترین نکتههایی است که به کشورهای در حال توسعه برای بهرهبرداری و نگهداری از جنگلها کمک میکند.»
"پیماننامه کیوتو، ساز و کاری را دارد که کشورها میتوانند با جنگلکاری و احیای جنگلها میزان ترسیب کربن از طریق جنگلهای ایجادشده را محاسبه کنند و در قبال آن از صندوق کیوتو درآمد داشته باشند"

در مدیریت پایدار جنگل، بهرهبرداری از محصولات جنگلی نظیر چوب و خاک مرغوب مورد توجه قرار میگیرد. در واقع با مدیریت پایدار جنگل کشورهایی که پروژههای CDM را اجرا میکنند، از دو جنبه درآمد خواهند داشت. درآمد اول همان اعتباراتی است که از طریق صندوق کیوتو برای احیای جنگل در نظر گرفته میشود که به دولتها و شرکتهای بزرگ اجراکننده طرح میرسد. درآمد دوم مستقیما متوجه مردم و جوامع محلی است. مردم قادرند با بهرهبرداری از جنگلهای کاشتهشده و استفاده از چوب درآمد داشته باشند. بهشتی میگوید: «پروژههای CDM فقط وقتی قابل تعریف هستند که با مدیریت پایدار جنگل همراه باشند. یعنی جنگلها پس از کاشت رها نشوند و مردم محلی نیز بتوانند از طریق آن درآمد داشته باشند. این پروژهها باید روی جامعه تاثیر داشته باشند و تنها باعث درآمدزایی برای شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری و دولتها نباشند.»بهشتی میگوید: «در دو حالت میتوان برای طرحهای جنگلکاری و احیای جنگلها از ساز و کار CDM اعتبار گرفت. حالت اول احیای زمینهای جنگلی از بین رفته است که به آن احیای جنگل یا Reforestation گفته میشود. برابر مقررات CDM اگر قسمتی از زمینهای جنگلی پیش از سال 1990 دچار آتشسوزی یا آسیب شده باشند، میتوان از طریق احیای این زمین جنگلی از مزایای CDM بهره گرفت. در حالت دوم اگر در زمینی تا 50 سال قبل جنگل وجود نداشته است، میتوان با کاشت درخت در این زمین و تبدیل آن به جنگل دستکاشت از CDM اعتبار گرفت. به این کار Afforestation یا جنگلکاری گفته میشود.» به گفته بهشتی، طبق تعاریف CDM جنگل به محلی گفته میشود که بیش از 30 درصد پوشش گیاهی درختی داشته باشد. او میگوید: «معمولا کشورهایی که قصد دارند از طریق CDM زودتر به بهرهبرداری برسند سعی میکنند از گونههایی که رشد سریعتری دارند استفاده کنند. چون میزان ترسیب کربن با سن و اندازه درخت رابطه مستقیم دارد.» CDM تعریفها و فاکتورهایی برای درختان کاشته شده قائل است. اندازه درخت یکی از فاکتورهاست. در واقع مساحت فضای سبزی که با کاشت درختان به وجود میآید و نوع گونه درختی که کاشته شده است و سن گونهها تعیین میکند که چه مقدار کربن ترسیب میشود. همچنین میزان دیاکسید کربن موجود در هوای یک منطقه و میزان دریافت دیاکسید کربن درخت در تعریف پروژه CDM مهم است. اما درآمد حاصل از کاشت درخت از طریق میزان ترسیب کربن توسط هر درخت کاشته شده محاسبه میشود. این میزان به CER معروف است. CER مشخص میکند که هر گونه درختی که به سن بلوغ رسیده است در یک سال چند تن کربن را ترسیب میکند. هماکنون قیمت هر واحد CER بین 14 تا 23 یورو نوسان دارد. این قیمت معمولا به دلیل تاثیر استفاده از سوختهای فسیلی در انتشار دیاکسید کربن و همچنین نیاز کشورهای توسعهیافته به انرژیهای پاک، متناسب با قیمت نفت تغییر میکند. قیمت CER به این معنا است که در قبال ترسیب هر تن کربن به وسیله درختهای کاشته شده، به کشور صاحب درخت 14 تا 23 یورو پول پرداخته میشود. به عنوان مثال گونهای درخت کاج در جنگلهای لبنان در سن بلوغ به طور متوسط سالانه 45 تن کربن را ترسیب میکند. به این ترتیب هر اصله از این درخت قادر است سالانه بین 630 تا 1035 یورو درآمد را برای کشور لبنان کسب کند. کاشت این درخت به تعداد زیاد میتواند حتی منبع درآمدی تازه را برای کشورهای درحال توسعه به وجود آورد.
دلیل اینکه قیمت CER با واحد یورو محاسبه میشود این است که ساز و کار و معاملات CDM تنها در اروپا پیگیری میشود و هنوز دولت ایالات متحده بهطور کامل به پیماننامه کیوتو نپیوسته است. از این رو تمامی معاملات CDM با واحد یورو انجام میشود. به گفته بهشتی، هماکنون CER برای بسیاری از گونههای درختی که معمولا در پروژههای CDM استفاده میشوند، محاسبه شده است.
او میگوید: «گونههای پرطرفدار برای کاشت، امروزه به عنوان گونههای تجاری شناخته میشوند. اما ساز و کار CDM گونهها را کنترل میکند تا از آنها در اکوسیستمهای متناسب استفاده شود و کشورها برای درآمد بیشتر از گونههای غیربومی در طرحهای CDM استفاده نکنند.» در ایران برای اولین بار در سال 1385 همایشی جهت تعریف پروژههای CDM در مجمع تشخیص مصلحت برگزار شد اما پس از آن هیچگاه از پروژههای CDM و درآمدی که برای دولت و جوامع محلی از راه اجرای این پروژهها کسب میشد صحبتی به میان نیامد. برآوردهای مهندس کریم ساعی در سال 1325 نشان میدهد که در مساحت اولیه، جنگلهای ایران 18 میلیون هکتار بوده است که هماکنون این میزان در طول 60 سال، با کاهش 30 درصدی روبهرو شده است. همچنین در بانک اطلاعات پیماننامه کیوتو، رقم آتشسوزی در جنگلهای ایران بهطور متوسط سالانه پنج هزار هکتار است. عرصههای پاکتراشی شده یا سوخته جنگلها و همچنین جنگلهای از بین رفته در جریان جنگ هشت ساله، پتانسیل بالایی برای درآمدزایی کشور از طریق ساز و کار CDM محسوب میشوند، درآمدی که قادر است اتکای کشور را از درآمدهای نفتی به شکل چشمگیری کاهش دهد و از سوی دیگر فعالیت جوامع محلی برای بهرهبرداری از جنگلهای احیا شده و کاشته شده نیز میتواند باعث کاهش نرخ بیکاری در شهرهای کوچک باشد.
نویسنده : محمدرضا عابدی » ساعت 5:10 عصر روز شنبه 90 خرداد 28


شکستن این لامپها هم میتواند به خطرات جدی منجر شود. گروه تحقیقاتی "فناوری سبز" یا "گرین تک" در ایران میگوید، اگر لامپ فلورسنت بر روی خاک شکست تا چند سال هیچ نوع گیاه و درختی در آن منطقه رشد نخواهد کرد.
اگر لامپ کم مصرف شکست، لازم است چند مسئله رعایت شود، ابتدا محیط را باید 15 دقیقه ترک کرد تا بخارات پخش شده در محیط ته نشین شده و وارد سیستم تنفسی نشود».
پنجرهها را باید باز کرد تا هوا جریان یابد و مقداری از بخارات جیوه خارج شود و نهایتا اینکه به هیچ عنوان از جارو برقی برای جمع کردن ذرات ریخته شده لامپ استفاده نشود. چون خود جارو برقی سبب پخش بیشتر ذرات جیوه در محیط میشود و مشکلات آن را خیلی بیشتر میکند.
بزرگترین خطری که شکستن لامپ کممصرف میتواند به وجود بیاورد بریدگیهای ناشی از تماس با لبههای تیز شیشه یا حباب لامپ در انسان است. خردهشیشهها را باید به روش صحیح جمعکرد و در کیسهای قرار داد. محدودهی مورد نظر را نیز باید با دستمال مرطوب تمیز کرد و در این کیسهجای داد.
اگر چارهای جز استفاده از جارو برقی وجود ندارد باید بعد از اتمام کار کیسهی جارو برقی را تخلیه و داخل محفظه را با دستمال مرطوب تمیز کرد.
نویسنده : محمدرضا عابدی » ساعت 11:11 صبح روز دوشنبه 90 خرداد 23

قابل توجه افرادی که می خواهند از درخت پالونیا در اطراف منزل خود نگهداری کنند !!
1- هرگز از کاشتن این نوع درخت در کنار دیوار استفاده نکنید
2- از کاشت درخت پالونیا در نزدیکی لوله های آب خودداری فرمالئید
3- حداقل در سال اول کاشت ، درخت را در زمانهای معین آبیاری نمائید . بطوریکه هیچگاه خاک آن خشک نشود و برگهای آن جمع نشود
4- سعی کنید در ابتدای رشد روند مسیر حرکت درخت را با هرس نمودن شاخه ها و جوانه های آن تعیین نمائید
5- حداقل سعی کنید تا فاصله 2 الی 3 متر از ایجاد شاخه به سمت اطراف جلوگیری نموده و یک جوانه قوی را برای رشد انتخاب نمائید .
ادامه دارد ....
انشاء ا... سعی دارم تا تجربیات خودم را در اختیار علاقمندان به پرورش این نوع درخت قرار دهم و در نوشته های بعدی توضیحاتم را با عکس بیان خواهم نمود .
امام صادق می فرماید :
درخت برای انسان آفریده شد پس او مکلف گردید به :
1- کاشتن درخت
2- آب دادن درخت
3-مواظبت نمودن درخت
نویسنده : محمدرضا عابدی » ساعت 6:50 عصر روز چهارشنبه 88 تیر 17
